١٩. ابرها

روی تخت دراز کشیدیم  و از پنجره  به ابرها و اسمان رویایی این شهر نگاه می کنم ... یادم کوچک که بودم یکی از تفریحاتم موقع باغ رفتن این بود که  رو به اسمان دراز می کشیدیم و ساعت ها ابرها رانگاه می کردم و ازتوشون شکل های مختلفی در میاوردم ، ممکن بود یک ابر به چند تا شکل تبدیل بشه یک پا زل فوق العاده بود که ساعتها مشغولم می کرد...این روزها دقیقا این ابرها حس و حال بچگیم میده... دوست دارم ساعت ها اینجا به ابرها خیره بشم ولی  سه روز دیگه برمیگردم  و اینبار اسمان تیره تهران نگاه می کنم.
نظرات 1 + ارسال نظر
تنها آزاد شنبه 9 آبان 1394 ساعت 23:58 http://freealone.blogfa.com

آسمون هرجا که باشی، زیباست، شهر ها هستن که نمیذارن آسمون رو خوب ببینیم. وگرنه، آسمون آسمونه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.